به گزارش اخبار ساختمان، معضل بزرگ بافت های فرسوده، دهه هاست گریبان برنامه های توسعه ای، بودجه ای و شهری کشور را گرفته ولی طی سال های گذشته جز گفتار درمانی نسخه ای برایش پیچیده نشده است.
همه اتفاق نظر دارند در نوسازی بافت های فرسوده، سکته ای طولانی عارض شده که بی شباهت به اغما نیست. روز به روز هم به تعداد بافت های فرسوده اضافه می شود تا بافت مسکن، پیر و پرخطر شود. آمارها هم می گویند سرعت فرسودگی بافت های مسکونی از سرعت نوسازی سبقت گرفته که همین موضوع، نگرانی ها را بیشتر کرده است.
به این اعداد دقت کنید: «میزان بافت فرسوده طی دو دهه گذشته در تهران از ۳۰۰۰ هکتار به ۴۰۰۰ هکتار و در سطح کشور نیز از ۶۳ هزار هکتار به ۷۰ هزار هکتار رسیده است.» نکته جالب تر اینکه واحدهایی هم که نوسازی شده اند از نظر ایمنی پایدار نیستند.
محمد آیینی، معاون وزیر راه و شهرسازی می گوید: «از مجموع پنج میلیون و ۷۰۰ هزار واحد مسکونی موجود در بافت های فرسوده شهری، دو میلیون ۶۰۰ هزار واحد سازه پایداری ندارند و خطر زلزله آنها را تهدید می کند.» این واحدها متأسفانه نه سازه فلزی دارند و نه سازه بتونی که به شدت خطرساز هستند.
در مجموع بیش از ۱۶۰ هزار هکتار یعنی چیزی حدود ۲۵ درصد سطح شهرهای مان دچار این مشکل هستند و چیزی بالغ بر ۵/۲۱ میلیون نفر جمعیت یعنی حدود ۳۲ درصد جمعیت شهری ما گرفتار همین مشکل هستند. توزیع جغرافیایی بافت های فرسوده نشان می دهد حدود ۶۰۰ شهر دارای بخش های حاشیه نشینی، بافت فرسوده میانی و بافت فرسوده تاریخی هستند که عمدتا در کلانشهرها و شهرهای بزرگ واقع شده اند.
چرا در حوزه نوسازی بافت های فرسوده هیچ اقدامی نمی شود؟
براساس قانون برنامه چهارم توسعه مقرر بود همه بافت های فرسوده طی ۱۰ سال نوسازی شود، اما عملکردی که به ثبت رسیده می گوید تحقق برنامه زیر ۱۰ درصد بوده است. به بیان ساده تر از ۲/۸ میلیون واحد مسکونی فرسوده کمتر از ۲۱۰ هزار واحد طی سال های گذشته نوسازی شده که البته در پایداری این سازه ها نیز تردیدهای بزرگی وجود دارد.
فرشید پورحاجت، دبیر کانون سراسری انبوه سازان کشور معتقد است موانع پیش رو برای نوسازی بافت فرسوده شرایط سختی را مقابل سرمایه گذاران قرار دادهاست.
وی نبود همکاری شهرداری و وزارت راه و شهرسازی را از مهمترین موانع نوسازی بافت های فرسوده عنوان کرد.
پورحاجت می گوید: ساخت و ساز در بافت های فرسوده به مراتب هزینه بیشتری نسبت به سایر نقاط شهر دارد و با وجود صحبت های شیرین مسوولان درخصوص تخفیف ۵۰ درصدی پروانه ساخت در عمل این هزینه تحت عناوین دیگری مانند عوارض مشرفیت از سازندگان دریافت می شود یا شهرداری با استناد به اینکه دولت سهم خود را برای تخفیف ۵۰ درصدی پروانه ساخت پرداخت نکرده این مبلغ را به صورت کامل دریافت می کند.
وی بر این باور است: بروکراسی اداری در بافت های فرسوده به مراتب نسبت به مناطق دیگر بیشتر است. به عنوان مثال باوجود اعلام آمادگی برای ارائه انشعاب آب و برق در برخی مناطق فرسوده بر هر پلاک فقط یک انشعاب داده می شود، آیا برای سازنده عبور از این هفت خان و ساخت یک واحد توجیه اقتصادی دارد؟ باید عرض کنم این موضوع فرار سرمایه از این بخش را به دنبال دارد.
پورحاجت با اذعان به نقش مالکان برای نوسازی نشدن واحدهای فرسوده بیان کرد: برخی مالکان بهدلیل تعلق خاطر به واحدی که چند سال در آن زندگی کرده اند، تمایلی به نوسازی ندارند، اما عموم مردم به لحاظ فرهنگی از خانه ای با ایمنی بالاتر و جدیدتر استقبال می کنند، اما نبود اطمینان به دستگاه های ذی ربط و مشخص نبودن محل اسکان، آنها را نسبت به تغییر بافت فرسوده دلسرد می کند.
دبیر کانون سراسری انبوهسازان با اشاره به طبقه بندی بافت فرسوده بیان کرد: شهرداری از بافت های فرسوده در مناطق با ارزش تاریخی و هویتی حق مشرفیت دریافت می کند و در این مناطق اجازه ساختن بیش از دو طبقه را نمی دهد.
موازی کاری دستگاه های اجرایی
محمدصادق پارسامهر، عضو انجمن انبوه سازان نیز سه عامل موازی کاری شهرداری، وزارت راه و شهرسازی و میراث فرهنگی، عدم امکان تجمیع چند پلاک در واحدهای فرسوده و موانع برای دریافت پروانه ساخت را به عنوان مهم ترین مشکل برای نوسازی بافت فرسوده عنوان کرد.
وی با اشاره به کیفیت نوسازی در بافت فرسوده تصریح کرد: نوسازی بافت فرسوده می تواند به شکل مقاوم سازی یا ترمیم به منظور احیای ظاهر ساختمان صورت گرفته باشد و با نظارت هایی که از سوی سازمان مهندسان و شهرداری حداقل استانداردها در مقاوم سازی صورت می گیرد، اما در ترمیم فقط ظاهر ساختمان تغییر می کند که در این مورد امکان استفاده از مصالح ضعیف تر وجود دارد.
پارسامهر با اشاره به پرداخت تسهیلات بانکی بیان کرد: تسهیلات بانکی در کلانشهرها تا ۴۰۰ میلیون تومان با نرخ سود مناسب پرداخت می شود که این رقم برای نوسازی یک واحد فرسوده مناسب است، اما باید سایر مشکلات برطرف شود. اصولا نوسازی بافت فرسوده به دلیل همان سه مانع اصلی متوقف می شود.
بی اعتمادی علیه نوسازی
حسن محتشم، کارشناس حوزه مسکن نیز با بیان اینکه عزم جدی میان مسؤولان برای نوسازی بافت های فرسوده وجود ندارد، گفت: محدودیت دستگاه های دولتی و علاقه مندی مردم به خاطرات مکانی که در آن رشد کرده اند، باعث شده موضوع نوسازی در کشور چندان مورد توجه قرار نگیرد و از سوی دیگر میزان تسهیلات ارائه شده برای نوسازی به اندازهای نیست که بتواند فرد ساکن در بافت فرسوده جایی با همان اندازه اجاره کرده و هزینه نوسازی را نیز پرداخت کند.
وی با اشاره به موانع اداری در نوسازی بافت فرسوده اظهار کرد: در بخش نوسازی بافت های فرسوده، شهرداری اعلام می کند برای مسکونی ها عوارضی دریافت نمی کند، برای تجاری ها ۵۰ درصد عوارض می گیرد و برای ساخت املاک تجمیعی یک طبقه اضافه می دهد، اما رسیدن به این وعده های شیرین، موانع فراوانی دارد و به دلیل ماهیت چندبعدی ساختمانسازی باید مسیرهای مختلفی را طی کند تا به نتیجه برسد.
محتشم بیان کرد: فضای بی اعتمادی میان مالکان واحدهای فرسوده و وزارت راه و شهرسازی به منظور واگذاری زمین برای ساخت ایجاد شده و مالکان نمی توانند به زمان اعلامشده از سوی وزارتخانه برای تحویل واحد خود اعتماد کنند که این دیوار بی اعتمادی به ادامه حیات واحدهای فرسوده منجر خواهد شد.